قش تكنولوژي اطلاعات در توسعه منابع انساني
دكتر ايرج سلطاني
مقدمه در دنياي فعلي، تكنولوژي اطلاعات، خميرمايه توسعه انساني در سازمان و جامعه است و محورهاي اساسي توسعه منابع انساني و ماهيت آن را نيز متناسب با نياز جامعه و انسانها تعيين مي كند. در توسعه منابع انساني، همواره بايستي ظرفيتهاي جديد انساني را شناخت، تا توسعه قابليتها و كيفيتهاي انساني بهصورت يك فرآيند دائمي انجام شود. تحقق اين امر در گرو بهرهگيري از تكنولوژي اطلاعات است، چون در فرآيند تكنولوژي اطلاعات دائماً اطلاعات توليد، پردازش، توزيع و مديريت ميشود، بنابراين، تكنولوژي اطلاعات زماني حلال مشكلات خواهد بود كه در خدمت توسعه و پرورش انسانها قرار گرفته و قابليتهاي انساني باهم تلفيق و به توسعه و بهرهوري منجر گردد. براين اساس و باتوجه به نقش و تاثير تكنولوژي اطلاعات در توسعه منابع انساني در اين مقاله سعي بر آن است مفهوم تكنولوژي اطلاعات، مفهوم توسعه منابع انساني تبيين و به نقش تكنولوژي اطلاعات در ابعاد مختلف توسعه منابع انساني پرداخته شود.
مفهوم تكنولوژي اطلاعات
تكنولوژي اطلاعات قبل از اينكه يك سيستم سختافزاري و مجموعهاي از الگوها باشد يك نظام فكري و فرهنگي است و ميتوان آن را فرهنگ توليد اطلاعات ناميد.
بدون ايجاد فرهنگ توليد اطلاعات، نظام IT نمي تواند دوام داشته باشد. بنابراين، آنچه در
IT مهم است تفكر اطلاعات گرا است. تكنولوژي اطلاعات از اتصال و تركيب مجموعهاي از فكرهاي مفيد توليد شده شكل ميگيرد و كامپيوتر و سوپركامپيوترها و سيم و كابل و ابزارهايي از اين قبيل نيست. در تكنولوژي اطلاعات، فكر انسانهاي خردمند است كه توليد اطلاعات ميكند.
تكنولوژي اطلاعات (IT) يعني روشهاي توليد و جمعآوري اطلاعات و استفاده از آن در جامعه و سازمان تكنولوژي اطلاعات با كوچككردن، ارزان كردن و كاربري ساده برنامههاي كامپيوتري باعث شده دسترسي به اطلاعات از هرجا و توسط هر شخص به راحتي صورت گيرد(1). پايگاههاي اطلاعاتي برگرفته از مفهوم تكنولوژي اطلاعات فرآيندهاي پيچيده درون سازماني را تسهيل كرده و بااتصال سازمانها به همديگر، شبكههاي سازماني را بنا نهاده است و ديدگاههاي ميان مدت مديران به ديدگاههاي بلندمدت بدل شده است. بهطور كلي در مفهوم تكنولوژي اطلاعات مولفههاي زير وجود دارد:
فرهنگ توليد اطلاعات؛ اطلاعات گرايي؛ جمعآوري اطلاعات؛ خلاصه سازي اطلاعات؛ تحليلگري؛ حساسيت اطلاعاتي؛ پردازشگري؛ تفكر شبكهاي؛ بهينهسازي؛ يكپارچهسازي؛ پژوهشنگري؛ روشسازي؛ ذخيرهسازي؛ انتقال اطلاعات.
مفهوم توسعه منابع انساني
در مفهوم جديد توسعه منابع انساني، انسانهاي سازماني بايستي به كيفيتهايي مجهز شوند كه هيچگونه مشكلي با سازمان نداشته باشند و با دلسوزي و تعهد و بينشي علمي، تمام توانمنديها، انرژي،تخصص و فكر خود را در راستاي تحقق ماموريتهاي سازماني قرار دهند و دائماً براي سازمان ارزشهاي فكري و كيفي جديدي توليد كنند. بهطور كلي توسعه منابع انساني داراي مولفههاي زير است:
1 - ايجاد آگاهي علمي و ارتقاي دانش كاركنان؛ 2 - توليد رفتارهاي علمي و متعادل در كاركنان؛ 3 - ايجاد ارزش افزوده بهعنوان كيفيت در كاركنان؛ 4 - ارتقاي قابليتهاي كاركنان؛ 5 - توسعه مهارتهاي انجام كار؛ 6 - بهروزكردن اطلاعات كاركنان؛ 7- توانايي حل مسائل به شكل علمي؛ 8 - درست انجام دادن كار؛ 9 - تصميمگيري عقلايي؛ 10 - رشد شخصيت هماهنگ در كاركنان؛ 11 - توانايي تركيب اطلاعات وساختن مجموعههاي جديد.
نقش تكنولوژي اطلاعات در توسعه منابع انساني محور توسعه منابع انساني وجود اطلاعات كاربردي و جديد است كه اطلاعات در يك فرآيند منطقي بهنام تكنولوژي اطلاعات ميتواند به ايجاد و توسعه توانمنديهاي جديد در منابع انساني كمك كند.
بهطور كلي تكنولوژي اطلاعات در ابعاد زير به توسعه منابع انساني منجر ميشود:
1 - توسعه حرفهاي: يكي از نشانههاي عملياتي انسان توسعه يافته كه به اشتغال كمك مي كند و يا فرآيند اشتغال را تسهيل مي سازد، داشتن مهارتهايي است كه زمينههاي رشد و توسعه داشته باشد. زماني كه ظرفيتهاي مهارتي آماده توسعه باشد ولي محتواي متناسب با آن فراهم نشود، مهارتها بعد از مدتي كهنه شده و نياز سازمان و فرد را برآورده نميكند. در اين زمان اطلاعات ظرفيتهاي خالي و كهنه شده را جاني دوباره ميبخشد و به توسعه مهارتي كاركنان كمك ميرساند و اين به خاطر اين است كه اطلاعات جديد توقعات جديدي را در افراد سازمان ايجاد و بعد از مدتي اطلاعات تبديل به روش كار و مهارت ميگردد و جبهههاي جديد مهارتي و كاري ايجاد مي شود. بهطور كلي تكنولوژي اطلاعات، در ابعاد زير به توسعه مهارتي كاركنان كمك مي كند و اشتغال و بهرهوري تسهيل مي يابد.
الف - مهارتهاي كهنه را بازسازي مي كند؛
ب - ظرفيتهاي خالي قبلي را تكميل مي سازد؛
ج - مهارتهاي جديد به وجود مي آورد؛
د - بين مهارت كاركنان پيوند ايجاد مي كند؛
هه - مهارتآموزي فرآيندي ميشود.
ارزش مهارتها با رشد تكنولوژي افزايش يافته است و تكنولوژي اطلاعات پيشرفته بهدنبال خود مهارت پيشرفته ايجاد ميكند. تكنولوژي اطلاعات دامنه مهارتي انسان را توسعه مي دهد(2). تكنولوژي اطلاعات زمينههايي نظير مهارت برقراري ارتباط كلامي، مهارت ارتباط كتبي، مهارت ارتباط نمايشي، مهارت قانعسازي و مهارت استفاده از اطلاعات را در كاركنان ايجاد و تقويت مي كند.
2 - نهادينهشدن تغيير و نوآوري: يكي از نشانههاي توسعهيافتگي انساني اين است كه دائماً افكار جديد را توليد و بهكار گيرد بهتعبيري خلاق و نوآور باشد. زمينه و محور خلاقيت وجود اطلاعات كافي است تا بتوان اطلاعات را با همديگر تركيب و مجموعههاي جديدي را ساخت كه داراي ويژگي و كاربردهاي جديدي هستند. نهادينهشدن تغيير و نوآوري بستگي به برخورد انسان با اطلاعات توليدي دارد. در يك فرآيند تعاملي، تكنولوژي اطلاعات و انسان برروي همديگر اثر گذاشته و اگر خوب عمل شود تغيير و نوآوري نهادينه ميگردد. در شكل شماره (1) تاثيرگذاري تكنولوژي اطلاعات بر نهادينهشدن تغيير و نوآوري نشان داده شده است.
همانطوري كه در شكل شماره (1) نشان داده شده است زماني كه نفوذ تكنولوژي اطلاعات و ميزان پذيرش از سوي انسانها كم باشد در اين وضعيت تغييري ايجاد نخواهد شد و همه تلاش و انرژي صرف حفظ وضع موجود مي شود. زماني كه نفوذ تكنولوژي اطلاعات زياد ولي افراد زمينه پذيرش نداشته باشند، اطلاعات بدون مشتري مي ماند و نتيجهاي عايد نمي گردد و زماني كه نفوذ اطلاعات كم ولي پذيرش آن زياد باشد در فضاي تشنگي اطلاعات خلاقيت حاصل ميشود و شكل مطلوب اين است كه نفوذ تكنولوژي زياد و ميزان پذيرش هم زياد باشدكه حاصل آن تلفيق خلاقيت و تغيير است.
تقويت مهارت ادراكي
از جمله نشانه هاي انسان توسعه يافته، داشتن مهارت ادراكي است؛ مهارت ادراكي توانايي درك اين نكته است كه كاركردهاي گوناگون سازمان با يكديگر وابسته است و تغيير در هريك از بخشها الزاماً بخشهاي ديگر را تحت تاثير قرار مي دهد. مهارت ادراكي چيزي نيست كه بتوان با يك دوره آموزش نظري آن را ايجاد كرد بلكه فكر كاركنان بايد تغيير كند و در واقع انديشه ادراكي تبديل به كنش ادراكي شود(3). زيربناي مهارت ادراكي تفكر سيستمي است و از طريق تكنولوژي اطلاعات مي توان مهارت ادراكي را ايجاد و پرورش داد و اين بهخاطر اين است كه تكنولوژي اطلاعات يك سيستم است كه در عمل مهارت ادراكي و سيستمي فكركردن و عمل كردن را به افراد ياد مي دهد. در شكل شماره (2) سيستم تكنولوژي اطلاعات نشان داده شده است.
همانطور كه در شكل شماره 2 نشان داده شده است سيستم تكنولوژي اطلاعات در عمل موجب مي شود كه انسانها شروع، فرآيند و عملكرد سيستم اطلاعاتي را در يك مجموعه قرار داده و درك كنند و به مهارت و توانمندي ادراكي مجهز شوند كه اين مهارت موجب ميگردد شروع فرآيند و نتيجه كارها را به هم پيوند دهند. به طور كلي تكنولوژي اطلاعات در ابعاد زير به تقويت مهارت ادراكي كمك ميكند:
- قدرت شناخت فرد به لحاظ آگاهي از عناصر سيستم اطلاعاتي تقويت ميگردد؛
- قدرت درك روابط بين اطلاعات و مولفهها تقويت مي شود؛
- تصوير كلي و جمعبندي كلي از اطلاعات بهدست ميآيد؛
- به لحاظ درك روابط منطقي بين دادهها، فرد به تفكر منطقي مجهز ميشود؛ - قدرت پيشبيني بالا مي رود.
تقويت مهارت تصميم گيري
تصميمگيري فرآيندي است كه در آن نقش اصلي را اطلاعات بازي مي كند، يعني اول بايستي اطلاعات موردنياز تصميمگيري فراهم شود تا بتوان اطلاعات را تركيب و تصميمگيري كرد. تكنولوژي اطلاعات موجب مي شود كه افراد سازمان از بين اطلاعات توليدشده اطلاعات مربوط به تصميم مورد نياز را انتخاب و پردازش و مورد استفاده قرار دهند. در فرآيند تصميمگيري، كاركنان نحوه استفاده از اطلاعات را ياد مي گيرند. عادت كردهايم با هر اطلاعاتي كه به دستمان مي رسد، تصميمگيري كنيم كه اين كار حرفهاي نيست. تكيه به عقايد افراد ناوارد و غيرمتخصص نه تنها دردي را دوا نميكنـــــد بلكه آدمي را به ورطه گمراهي مي كشاند. همين مشورت و كسب اطلاعات از افراد غيرمتخصص سبب ميگردد كه انسان در تصميمگيري به خطا رود(4). از شاخصهاي انسان توسعه يافته اين است كه در تصميــــــم گيري فرآيند كسب اطلاعات از منابع غيرموثق و در دسترس را جايگزين كسب اطلاعات از منابع موثق كند كه اين امر نيازمند وجود ساختار اطلاعاتي است. يعني زماني كه تكنولوژي اطلاعاتي وجود داشته و قابل دسترس باشد(5).
افراد براساس اطلاعات دقيق تصميمگيري كرده و درواقع سيستمهاي اطلاعات مديريت مانند سيستمهاي پشتيبان مديريت و سيستمهاي پشتيبان تصميمگيري ميتوانند اطلاعات بههنگام، مناسب و سريعي را در اختيار قرار دهند تا با حداقل اشتباه تصميمگيري كرد. براين اساس، افراد از مهارت تصميمگيري علمي بهرهمند مي شوند و از اين بابت به مهارت تصميمگيري در عمل منجر مـي گردد. بهطور كلي IT در ابعاد زير به تقويت مهارت تصميمگيري كمك مي كند:
- مسئلهيابي و فرصتيابي كه سنگ بناي تصميمگيري استراتژيك است، سريعتر و دقيقتر انجام ميشود؛
- برنامهريزي جامع بهتر تدوين ميگردد؛
- كيفيت تصميمات افزايش مييابد؛
- زمان تصميمگيري به حداقل ميرسد؛
- خطاي انساني در شبكه پردازش اطلاعات سازماني كاهش مييابد؛
- گرايش به سمت فرضهاي تصميمگيري عقلايي بهوجود ميآيد(6). - از طريق بازخوردهاي سريع مهارت تصميمگيري اصلاح مي شود.
b>بهوجود آمدن روحيه پژوهشي در كاركنان
يكي از كيفيتهايي كه بيانگر انسان پرورش يافته است، اين است كه آنان روحيه پژوهشگري داشته باشند. بهوجود آوردن چنين كيفيتي را با كلاس و آموزش رسمي نميتوان ايجاد كرد(7). ولي از طريق پيادهسازي ساختار تكنولوژي اطلاعات كاركنان بهراحتي به آن مجهز ميشوند. اطلاعات خميرمايه و اساس تحقيقات است و زماني كه تكنولوژي اطلاعات بهراحتي اطلاعات را در اختيار كاركنان قرار دهد و يا تكنولوژي اطلاعات افراد را احاطه كرده باشد، كاركنان به شكل ساختاري و خودجوش به تحقيق روي آورده و روحيه پژوهشگري تقويت مي شود. بهطور كلي تكنولوژي اطلاعات در ابعاد زير به تقويت روحيه پژوهشي كمك ميكند:
- توانمندي بهكارگيري اطلاعات در افراد تقويت مي شود؛
- توانايي انتخاب اطلاعات بالا مي رود؛
- قدرت شناخت افراد افزايش مي يابد؛
- افراد نسبت به اطلاعات حساس مي گردند؛
- پژوهش گروهي شكل ميگيرد.
در شكل شماره 3 نحوه تعامل تكنولوژي اطلاعات و انگيزه بهكارگيري آن در تقويت روحيه پژوهشي نشان داده شده است.
همان طوري كه در شكل 3 نشان داده شده است، زماني كه تكنولوژي اطلاعات ضعيف و انگيزه بهكارگيري آن نيز كم باشد، روحيه تكرار مطالب قبلي حاكم و در حالتي كه تكنولوژي اطلاعات قوي و در دسترس و انگيزه بهكارگيري كم باشد، روحيه پژوهش به لحاظ هجوم اطلاعاتي شكل ميگيرد و زماني كه انگيزه بهكارگيري اطلاعات زياد ولي تكنولوژي اطلاعات ضعيف باشد، روحيه پژوهش عقيم ميماند. در حالت مطلوب تكنولوژي اطلاعات قوي و انگيزه زياد روحيه پژوهشي را در كاركنان كاربردي ميكند.
شكل گيري تفكر استانداردگرا
يكي از شاخصهاي انسان توسعهيافته مجهزشدن به تفكر استانداردگرا ست كه اين امر در گرو وجود تكنولوژي اطلاعات است. استاندارد فكر و عمل كردن موجب مي گردد كه نيروي انساني، توانمنديهاي خود را بهتر و بيشتر در راستاي هدفهاي سازمان قرار دهد و از انحراف اقدامات جلوگيري كند. استاندارد عمل كردن تعيين مشخصات كالاها و خدمات مورد نياز يا تعيين درجه ويژگيهاي كيفي كالا و خدمات و حد مرغوبيت قابل پذيرش و مطلوبيت مورد نظر براي آن از نظر اندازه، شكل، رنگ، خواص فيزيكي و شيميايي بهمنظور بهبود كيفيت و حصول اطمينان از مصرف يك فرآورده مي باشد(8) كه زيربناي آن وجود تكنولوژي اطلاعات پويايي است كه بهصورت دائم اطلاعات موردنياز را براي استاندارد عمل كردن ارائه و از طريق بازخورد اطلاعاتي سطح استانداردگرايي ارتقا مييابد. بهطور كلي تكنولوژي اطلاعات در ابعاد زير به تقويت تفكر استانداردگرايي و توسعه منابع انساني كمك ميكند.
- چهارچوبهاي كلي استاندارد را مشخص ميسازد؛
- معيارها و شاخصهاي موردنياز را در دسترس قرار ميدهد؛
- ميزان انحراف از استاندارد را تعيين ميكند؛
- با نظارت اطلاعاتي به عمليات فرد جهت ميدهد؛
- به تقويت مستندسازي كه نوعي استانداردسازي است، ميپردازد؛
- انسجام فكري ايجاد ميكند؛
- از دخالت ذهنيت در كار جلوگيري بهعمل ميآورد.
تقويت خودنظارتي
خودنظارتي يكي از ابعاد توسعه منابع انساني است و هرفردي كه بدان مجهز شود، دائماً به بالندگي و كاملساختن خود فكر ميكند. خودنظارتي، نوعي رهبري بر خود است كه از آن طريق ميتوان بر مجموعه دانش و اطلاعات و استعدادها مديريت كرد. خودنظارتي زماني كاربردي مي شود كه فرد به اطلاعات مناسب و مفيدي دسترسي داشته باشد، در اين حالت مي تواند وضعيت خود را با اطلاعات توليدشده، مقايسه و خود را بهروز نگه دارد. باضعيف بودن تكنولوژي اطلاعات بازخورد اطلاعاتي و حرفهاي لازم به افراد داده نمي شود و در اين حالت افراد منتظر نظارت و هدايت مديران هستند و اين امر مطلوبي در نظارت نيست. زيرا معمولاً مديران سازمان هيچ موقع خود مستقيماً نياز به داشتن اطلاعات و تخصص در مورد جزئيات تكنولوژي اطلاعات ندارند و همواره براي آنها اطلاعات كلي كافي است(9). در اين حالت است كه نقش اطلاعاتدهندگي را بهخوبي ايفا نمي كنند و در نتيجه فرآيند نظارت ناقص و ناكافي ميشود. براين اساس، فعال بودن تكنولوژي اطلاعات ميتواند خود نظارتي را تقويت سازد. بهطور كلي تكنولوژي اطلاعات در ابعاد زير به تقويت خود نظارتي كمك مي كند:
1 - سرعت دسترسي به اطلاعات را بالا مي برد:
2 - بازخورد سريع اطلاعاتي فراهم ميسازد؛
3 - اصلاحات و تغيير دانش بهراحتي انجام ميشود؛
4 - ميزان انحراف از استانداردها مشخص ميگردد؛
5 - فرد به كشف نقاط ضعفكاري و حرفهاي خود ميپردازد؛
6 - فرد بر دانش خود خوب مديريت مي كند.
نتيجه گيري
تكنولوژي اطلاعات بهعنوان مجموعه افكار توليدشده كه بهوسيله مكانيسمهاي سختافزاري در اختيار افراد و سازمانها قرار ميگيرد و نقش عمدهاي را در توسعه منابع انساني ايفا ميكند.
امروزه، دادن دانش لازم و تغيير و جهتدهي به آن در منابع انساني از طريق تكنولوژي اطلاعات بهسهولت انجام مي گيرد و كاركنان يك سازمان و يا جامعه را در ابعاد مختلف توسعه مي دهد. تكنولوژي اطلاعات در توسعه مهارت حرفهاي، كمك به نهادينهشدن تغيير و نوآوري، تقويت مهارت ادراكي، تقويت مهارت تصميمگيري، بهوجود آوردن روحيه پژوهشي در كاركنان و كمك به شكلگيري تفكر استاندارد، نقش موثري دارد و ميتواند موجب ايجاد توسعه انساني متوازن و چندجانبه گردد.1
منابع و ماخذ:
1 - فرشيد، محمدنژاد، تكنولوژي اطلاعات و مهندسي مجدد منابع انساني، مجله تدبير، شماره 94، ص 41.
2 - سرمقاله، نقش فنآوري در سازمانهاي نو، مجله تدبير، شماره 111، ارديبهشت 80، ص 90.
3 - ايرج، سلطاني، شاخصهاي كاركنان پرورش يافته، مجله تحول اداري، شماره 27 و 28، ص 43.
4 - يوسف، فرهودي، خطاهاي تصميم گيري مديران، مجله دانش مديريت، شماره 50، پاييز 1379، ص 68.
5 - حسن، گيوريان، تاثير محدوديتهاي سيستمهاي نوين اطلاعاتي در سازمان، مجله تدبير، شماره 114، مرداد 80، ص 43.
6 - سيدحامد، وارث، ظهور تكنولوژي اطلاعات، مجله تدبير، شماره 87، آبانماه 77، ص 54.
7 - ايرج، سلطاني، نقش TPM در توسعه منابع انساني، مجله مديريت، شماره 40 و 41، بهمن و اسفندماه 1378، ص 58.
8 - عارفه، فدوي، مدير و استانداردكردن، تنوعگرايي و سادهگرايي، مجله تدبير، شماره 65، شهريور 75، ص 29.
9 - سيدحيدر، ميرفخرايي، ويژگيهاي سازمانهاي مجازي، مجله تدبير، شماره 117، آبانماه 1380، ص 51.
ايرج سلطاني: مدرس دوره كارشناسي ارشد و مدير تحقيقات نيروي انساني
شركت فولاد مباركه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر