بهرهوري، حداكثر استفاده از منابع و عوامل توليد است و به بيان رياضي، نسبت خروجي كالاها، خدمات يا هر دوي آنها به ورودي يك يا چند، يا همه عواملي كه آنها را توليد كردهاند. در كشور ما افزايش بهرهوري در كانون توجه عميق مديران صنايع خودرو و صنايع وابسته به آن قرار گرفته است. روند رو به رشد و ايجاد ارزش افزوده بالاي اين صنعت، صاحبان صنايع خودروسازي و صنايع وابسته به آن را وادار كرده است تا برنامهريزي دقيقي را در خصوص استفاده مؤثرتر از توان بالقوه منابع در دسترس اعمال كنند تا شايد بتوان سهم بيشتري از بازار بخصوص بازار منطقه را بخود اختصاص دهند. اين برنامهريزيها ميتواند در زمينه خريد تكنولوژي و دانش توليد محصولات جديد، استفاده مناسب و كاراتر از تجهيزات و ماشينآلات در دسترس، بالا بردن ظرفيت واحدهاي توليدي، آموزش و توسعه منابع انساني، گسترش نمايندگيهاي فروش و تمهيدات مختلف بازاريابي باشد. آنچه مسلم است، تمام راههاي ياد شده، روشهاي مناسبي براي ايجاد ارزش افزوده بالا و سوداوري بيشتر براي شركتها خواهد بود اما يقيناً حفظ موقعيت در سطح بازار بويژه براي ورود به بازارهاي منطقه و جهان، راهكار مناسب ديگري را ايجاب ميكند و آن جز برنامهريزي و ارتقاي بهرهوري نخواهد بود. اجراي اين برنامهها، مستلزم اجراي چهار عامل اصلي شامل اندازهگيري شاخص بهرهوري، تحليل و ارزيابي شاخصها، برنامهريزي بهبود بهرهوري و اجراي برنامههاست.
در اين تحقيق، پس از پرداختن به مفاهيم بهرهوري و عوامل مؤثر بر آن، مدلهايي براي اندازهگيري شاخصهاي بهرهوري ارائه شده، سپس وضعيت بهرهوري در يك شركت سازنده وسايل نقليه عمومي طي 6 سال، مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و از نظر اطلاعات، متكي بر اسناد و مدارك قانوني و معتبر شركت است.
يكي از ابزار اساسي توسعه صنعتي و اقتصادي، توجه جدي و برنامهمند به مقوله بهرهوري، بخصوص در بخشهاي صنعتي و خدماتي جامعه و بهطور عام در تمامي سطوح فعاليتهاي جامعه است. پايين بودن سطح بهرهوري كه از ويژگيهاي غالب كشورهاي كمتر توسعه يافته است، ناشي از عوامل مختلف تأثيرگذار بر بهرهوري است كه تعدادي از اين عوامل خارج از كنترل اين جوامع و پارهاي قابل چارهجويي و كنترل است.
افزايش بهرهوري به اشكال مختلف ميتواند صورت بگيرد، از تغيير در عملكرد يك قطعه كوچك در جريان توليد، تغيير در نحوه استفاده بهينه از فرايند توليد تا تغيير در شيوههاي بازاريابي و فروش از آرمانها و هدفهاي تمامي مديران است. در بسياري از سازمانها، مديران بيشتر وقت خود را بر انجام فعاليتهاي جاري سازمان متمركز ميكنند، در حالي كه لازم است وقت بيشتري را صرف برنامهريزي، هدايت و كنترل فعاليتها براي افزايش بهرهوري كنند.
اين تحقيق، شامل پنج فصل است كه در فصل اول، به مفهوم بهرهوري و پيشينه آن، عوامل مؤثر بر بهرهوري، روشهاي بهبود و ارتقاي بهرهوري پرداخته ميشود. در فصل دوم، دو مدل اندازهگيري شاخصهاي بهرهوري همراه با فرمولها و عوامل مورد نياز آن بيان ميشود. در فصل سوم، شاخصهاي مورد نظر در يك شركت خودروسازي اندازهگيري و مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد. در فصل چهارم، برخي شاخصهاي مورد استفاده در فصل سوم در صنعت مشابه در چند كشور خارجي اندازهگيري شده و مقايسهاي با شركت داخلي مورد نظر صورت ميگيرد. پيشبيني سالهاي آتي، در صورت ادامه روند موجود در شركت، صورت ميپذيرد. در فصل پنجم، نتيجهگيري مطالعات انجام شده و پيشنهادهايي براي بهبود وضعيت بهرهوري در شركت ارائه ميشود. اميد است كه اين پروژه ثمربخش بوده و باعث توجه جديتر به مقوله بهرهوري شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر